کوچه ی عاشقانه من و تو..


کوچه ی مهتاب فقط خاطره بود...

هدیه به یک همنفس..

 

برگرد...

تو نیستی...
نیستی که ببینی چگونه بی تو
لحظه هایم بی چراغ مانده
نیستی که ببینی
بی تو
چه عذابی است با مهتاب بودن و
به مهتاب نگاه کردن
تو نیستی اما
صدایت هست
صدایی که هنوز برایم
از کوچه و آن شب می گوید
آن شب مهتاب بی تو...
برگرد،
می خواهم برای لحظه ای
با چشمانت رویایی شوم
می خواهم بارانی شوم ...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 4 آبان 1390برچسب:,ساعت 10:23 توسط مهتاب| |


Power By: LoxBlog.Com